سفارش تبلیغ
صبا ویژن
blogsTemplates for your blogpersianblogpersianyahoo
حکمت را هرجا که باشد بگیر که حکمت در سینه منافق بالا و پایین می رود تا از آن بیرون آید و در سینه مؤمن کنار همراهانش جای گیرد. [امام علی علیه السلام]
دوست تنها

  نویسنده: یاس  
 

شب برای چیدن ستاره های قلبت خواهم آمد .بیدار باش من با سبدی پر از بوسه می آیم و آن را قبل از چیدن روی گونه هایت میکارم تا بدانی ای خوبم دوستت دارم



  • کلمات کلیدی :
  •  
       
    دوشنبه 88 تیر 22 ساعت 5:38 عصر

      نویسنده: یاس  
     

    چرا به من می گویند ،دوستش نداشته باشم

     مگر دوست داشتن جرم است ؟

     من نمی فهمم که چرا دوست داشتنش مرا به گناه خواهد

     کشاند من گناه نمیکنم من گناه را دوست ندارم

     ولی او را چرا...

     من او را فرا موش نمیکنم ولی گناهش راچرا ...

     من دوستش دارم و اور ا فراموش نمیکنم

     

     ولی گاهی گریز باید کرد و گاهی نمی شود گریخت

     

     وآن لحظه که نمیتوانی از آن بگریزی

     

    همان لحظه ای است که من از آن می ترسم ولی آن را تجربه کردم تجربه ای که خدایم ببخشاید و عشق واسطه

     



  • کلمات کلیدی :
  •  
       
    دوشنبه 88 تیر 22 ساعت 5:36 عصر

      نویسنده: یاس  
     
     

     

    من به تو اعتراف می کنم که چندیست وجود مرا ترس شدیدی احاطه کرده و همواره وحشت دارم عشق من رویایی بیش نباشد

    می ترسم مانند همگان که در رویا به سر می برند من نیز دچار اوهام شده باشم و عشق تو وجود خارجی نداشته باشد

    می ترسم خیال تو چون سایه های ابرهای زودگذر که بر اثر طوفانی متلاشی می شوند فراری شود و مرا گرفتار هزیان مرگ کند

    زیرا در این هنگام مرگ در برابر نور و درخشندگی تو زانو به زمین می زند و به جسد بی جان من حیات حلول می کند

    و من از حرارت عشق تو چون شعله های سرکش آتش فروزان می سوزم و به آسمان صعود می کنم

     و در آن جا به انتظار تو تا واپسین لحظه ی حیات تو به انتظار می نشینم!!!!!

     



  • کلمات کلیدی :
  •  
       
    دوشنبه 88 تیر 22 ساعت 4:8 عصر

      نویسنده: یاس  
     
     

    شبی تاریک و پر از سکوت در اتاقم تنهاتر از همیشه... ناامید از فردایی روشن... بازم نقش چشمات در خیالم... تنها جایی که با همه بی قراریهام احساس آرامش میکنم... خاطرات با تو بودن در حال رفت وآمد در ذهنم هستن... هنوز چشم به راهتم دیوونه... آخه چرا این نفسام تلخه واسم؟ ای کاش زودتر از موعود مقررم فرشته مرگ مرا به کام خویش می گرفت و این روح خسته را به آسمونا میبرد... هر جا که باشه دیگه بدتر از این جا که نیست... شاید این جوری یک بار بمیرم... ولی الان همه لحظاتم شده مردن و زنده شدن... بذار حداقل یک کم از قصه عشقمون بگم تا شاید خوابم ببره... یکی بود یکی نبود غیر خدا هیچکی نبود یک عاشقی بود که یک معبودی داشت... عاشقه دل خوش به وجود معبودش بود و پرستش اون بالاترین عبادتش بود... نمیدونست که یک روز الهه اش میره دنبال سرنوشتش و اونو تنها میزاره... و هیچی جز یادش براش یادگاری نمیزاره... نشنیدم چی گفتی: یک کم تندتر بگو: چی! روزهای شاد هم داشتیم! خوبه! ولی میدونی چیه: این حرفتم باور میکنم آره روزهای شاد هم داشتیم ولی این قدر روزای غمگین داشتیم که شادیهای کوچیکمون لا به لای دریای غمها گم شدن...

                                     I LOVE YOU ?

     



  • کلمات کلیدی :
  •  
       
    دوشنبه 88 تیر 22 ساعت 4:7 عصر

      نویسنده: یاس  
     

    کاش قلبم درد پنهانی نداشت

    چهره ام هرگز پریشانی نداشت

    کاش می شد دفتر تقدیر عشق

    حرفی از یک روز بارانی نداشت

    کاش می شد راه سخت عشق را

    بی خطر پیمود و قربانی نداشت

     

    هرگاه دفتر محبت را ورق زدی و هرگاه زیر پایت خش خش برگها را احساس کردی

     هرگاه در میان ستارگان آسمان تک ستاره ای خاموش دیدی

    برای یکبار در گوشه ای از ذهن خود نه به زبان بلکه از ته قلب خود بگو:

     یادت بخیر

     

    دلم تنگ است

     دلم تنگ است دلم اندازه حجم قفس تنگ است

    سکوت از کوچه لبریز است صدایم خیس و بارانی است

    نمی دانم چرا در قلب من پاییز طولانی است

    میروی و من فقط نگاهت میکنم تعجب نکن که چرا گریه نمیکنم بی تو،

     یک عمر فرصت برای گریستن دارم اما برای تماشای تو،

    همین یک لحظه باقی است

    و شاید همین یک لحظه اجازه زیستن در چشمان تو را داشته باشم

     



  • کلمات کلیدی :
  •  
       
    دوشنبه 88 تیر 22 ساعت 4:5 عصر

    <      1   2   3   4   5   >>   >
    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
      دوست داشتن...
    نامه من به دنیام
    [عناوین آرشیوشده]
     
    پارسی بلاگ

    خانه مدیریت شناسنامه ایمیل
    پیوندهای روزانه

    230121: قدم رنجه کننده ها

    38 :سروران امروز

    15 :بازدید دیروز

     RSS 

     Atom 

     
    آرشیو
    تفاوت عشق و دوستی
    عکس زیبا
    دوستی در 10 جمله
    راز های دوستی
    عشق و دوستی
    تقدیم به همهی دوستان
    خرداد 1388
    تیر 1388
    دوستی
    عشق واقعی
    عشق به زبان علمی
    طنز
    ازدواج یک ژسر با یک دختر سرطانی
    شعر عشقولانه
    متن تنهایی
    مرگ در برابر عشق!
    شعر
    داستان
    عشق در جهان
    داستان یک کشیش
    داستان 3
    التماس دعا
    دفتر تلفن خدا
    داستان 4
    داستان 5
    داستان 6
    مداد باشید
    داستان 7
    چرا حلقه ازدواج باید در انگشت چهارم قرار بگیرد ؟
    نامه یه پسر۹ساله به دختر همسایه
    اف های عشقولانه
    بوسه
    آخرین برگ عشق عاشقان
    عشق من
    عشق یعنی
    خیلی تنهام
    همیشه عاشق همیشه تنها
    عشق به این میگن
    ببار باران
    زندگی تازه
    عشق
    جدایی
    کاش
    نامه
    در چه رفتارهایی دنبال عشق واقعی باشیم
    شصت نکته شیرین درباره ی ازدواج
    داستان فوق العاده غمگین و عاشقانه (عشق به بهار)
    الهی
    اگر!!
    تورفتی در نگاه من شفق زد
    20 روش عاشقانه
    داستان عاشقانه و غمگین ( نگران خانواده)
    بی انصاف
    نامه ی خیلی با حال
    عشق یعنی...
    دوست دشتن یعی...
    نبسته ام به کس دل،نبسته کس به من دل،چو تخته پاره بر موج رها رها
    دخترک عاشق
    ای کاش...
     
    بیا برو داخل ضرر نمیکنی
     
    لوگو برای خودمه
    دوست تنها
    &NBSP;
     
    عکس دوستام
     
    رفقام
    حضور و غیاب
     
    آوای آشنا
     
    اشتراک