سفارش تبلیغ
صبا ویژن
blogsTemplates for your blogpersianblogpersianyahoo
خدایا! . . . از نادانی و بیهودگی و از گفتار و کردار بد به تو پناه می برم . [امام علی علیه السلام ـ در دعای یوم الهریر در پیکار صفّین ـ]
دوست تنها

  نویسنده: یاس  
 
 گفته بودی که چرا محو تماشای منی ؟
 وآنچنان مات که یک دم مژه بر هم نزنی؟ .   
 مژه بر هم نزنم تا که ز دستم نرود
 ناز چشم تو به قدر مژه بر هم زدنی  
          
 
             
     تنهای من     
                 


  • کلمات کلیدی :
  •  
       
    دوشنبه 88 تیر 22 ساعت 5:45 عصر

      نویسنده: یاس  
     

    چی میشد گر دل اشفته ی من به شهر چشمای تو عادت نمیکرد
    پرستوی نگاهت ناگهان از دل اشفته من هجرت نمیکرد
    چه میشد اولین روزه جدایی برایم تا قیامت شب نمیشد
    وجود پاک و سرشار از امیدم گرفتار سکوت شب نمیشد
    چه میشد میتوانستم برایت غزل های بگویم عاشقانه
    و یا در اخریم مصرع شعرم بگیرم از وجودت یک نشانه
    چه میشد زیر باران نگاهت , گل نیلوفری را دیده بودم
    و یا از باغ همسایه شبانه گل مریم برایت چیده بودم
    چی میشد زیر سقف نیلی شب کنارم عاشقانه مینشستی
    نمیگفتی
    مسافر هستی
    امشب تو بغض خسته ام را میشکستی 


    تقدیم به تمام کسایکه یه روزی دلشون شکست و هرگز زخم دلشان مرحمی نداشت



  • کلمات کلیدی :
  •  
       
    دوشنبه 88 تیر 22 ساعت 5:44 عصر

      نویسنده: یاس  
     

    راهی به سوی خوشبختی وجود ندارد؛ خوشبختی خود راه است. راهی که از درون شما آغاز می شود و به کمک توانایی و قابلیت شما در جهان برون تجلی می یابد.

    *************************************************

     آری من آن ستاره ام، که فراموش گشته ام و بی طلوع گرم تو در زندگانیم خاموش گشته ام

    *************************************************

    اگر یه روز تو کوچه پس کوچه های قلبم گم شدی از کسی آدرس نپرس چون جز خودت کسی اونجا نیست

     



  • کلمات کلیدی :
  •  
       
    دوشنبه 88 تیر 22 ساعت 5:40 عصر

      نویسنده: یاس  
     
    از وقتی رفتی هیچ کسی همدرد و همرازم نشد هیچ کسی حتی یه دفعه همغصه ی سازم نشد رفتی ولی بدون هنوز عاشقتم تا پای جون دل بهاریم عاشقه چه تو بهار چه تو خزون

  • کلمات کلیدی :
  •  
       
    دوشنبه 88 تیر 22 ساعت 5:39 عصر

      نویسنده: یاس  
     

    می شود عاشق بود می شود صادق بود مثل یک فصل بهار مثل یک عابر ناب می شود به نگاه دل خوش بود می شود در گذر فاصله ها یه کمی منصف بود آری می شود عاشق بود



  • کلمات کلیدی :
  •  
       
    دوشنبه 88 تیر 22 ساعت 5:38 عصر

       1   2   3   4   5   >>   >
    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
      دوست داشتن...
    نامه من به دنیام
    [عناوین آرشیوشده]
     
    پارسی بلاگ

    خانه مدیریت شناسنامه ایمیل
    پیوندهای روزانه

    230165: قدم رنجه کننده ها

    82 :سروران امروز

    15 :بازدید دیروز

     RSS 

     Atom 

     
    آرشیو
    تفاوت عشق و دوستی
    عکس زیبا
    دوستی در 10 جمله
    راز های دوستی
    عشق و دوستی
    تقدیم به همهی دوستان
    خرداد 1388
    تیر 1388
    دوستی
    عشق واقعی
    عشق به زبان علمی
    طنز
    ازدواج یک ژسر با یک دختر سرطانی
    شعر عشقولانه
    متن تنهایی
    مرگ در برابر عشق!
    شعر
    داستان
    عشق در جهان
    داستان یک کشیش
    داستان 3
    التماس دعا
    دفتر تلفن خدا
    داستان 4
    داستان 5
    داستان 6
    مداد باشید
    داستان 7
    چرا حلقه ازدواج باید در انگشت چهارم قرار بگیرد ؟
    نامه یه پسر۹ساله به دختر همسایه
    اف های عشقولانه
    بوسه
    آخرین برگ عشق عاشقان
    عشق من
    عشق یعنی
    خیلی تنهام
    همیشه عاشق همیشه تنها
    عشق به این میگن
    ببار باران
    زندگی تازه
    عشق
    جدایی
    کاش
    نامه
    در چه رفتارهایی دنبال عشق واقعی باشیم
    شصت نکته شیرین درباره ی ازدواج
    داستان فوق العاده غمگین و عاشقانه (عشق به بهار)
    الهی
    اگر!!
    تورفتی در نگاه من شفق زد
    20 روش عاشقانه
    داستان عاشقانه و غمگین ( نگران خانواده)
    بی انصاف
    نامه ی خیلی با حال
    عشق یعنی...
    دوست دشتن یعی...
    نبسته ام به کس دل،نبسته کس به من دل،چو تخته پاره بر موج رها رها
    دخترک عاشق
    ای کاش...
     
    بیا برو داخل ضرر نمیکنی
     
    لوگو برای خودمه
    دوست تنها
     
     
    عکس دوستام
     
    رفقام
    حضور و غیاب
     
    آوای آشنا
     
    اشتراک