سفارش تبلیغ
صبا ویژن
blogsTemplates for your blogpersianblogpersianyahoo
برترین خرد، شناخت آدمی به خویش است . هرکه خود را شناخت، خرد ورزید و هرکه نشناخت گمراه شد . [امام علی علیه السلام]
دوست تنها

  نویسنده: یاس  
 
در یکی از شهرهای اروپایی پیرمردی زندگی می کرد که تنها بود. هیچکس نمی‌دانست که چرا او تنهاست و زن و فرزندی ندارد. او دارای صورتی زشت و کریه‌المنظر بود.
شاید به خاطر همین خصوصیت هیچکس به سراغش نمی‌آمد و از او وحشت داشتند، کودکان از او دوری می‌جستند و مردم از او کناره‌گیری می‌کردند. قیافه زننده و زشت پیرمرد مانع از این بود که کسی او را دوست داشته باشد و بتواند ساعتی او را تحمل نماید. علاوه بر این، زشتی صورت پیرمرد باعث تغییر اخلاق او نیز شده بود. او که همه را گریزان از خود می‌دید دچار نوعی ناراحتی روحی شد که می‌توان آن را به مالیخولیا تشبیه نمود همانطور که دیگران از او می‌گریختند او هم طاقت معاشرت با دیگران را نداشت و با آنها پرخاشگری می‌نمود و مردم را از خود دور می‌کرد.
سالها این وضع ادامه یافت تا اینکه یک روز همسایگان جدیدی در نزدیکی پیرمرد سکنی گزیدند آنها خانواده خوشبختی بودند که دختر جوان و زیبایی داشتند. یک روز دخترک که از ماجرای پیرمرد آگاهی نداشت از کنار خانه او گذشت اتفاقا همزمان با عبور او از کنار خانه، پیرمرد هم بیرون آمد و دیدگان دخترک با وی برخورد نمود. اما ناگهان اتفاق تازه‌ای رخ داد پیرمرد با کمال تعجب مشاهده کرد که دخترک برخلاف سایر مردم با دیدن صورت او احساس انزجار نکرد و به جای اینکه متنفر شده و از آنجا بگریزد به او لبخند زد.
لبخند زیبای دخترک همچون گلی بر روی زشت پیرمرد نشست. آن دو بدون اینکه کلمه‌ای با هم سخن بگویند به دنبال کار خویش رفتند. همین لبخند دخترک در روحیه پیرمرد تاثیر بسزایی داشت. او هر روز انتظار دیدن او و لبخند زیبایش را می‌کشید. دخترک هر بار که پیرمرد را می‌دید، شدت علاقه وی را به خویش درمی‌یافت و با حرکات کودکانه خود سعی در جلب محبت او داشت.
چند ماهی این ماجرا ادامه داشت تا اینکه دخترک دیگر پیرمرد را ندید. یک روز پستچی نامه‌ای به منزل آنها آورد و پدر دخترک نامه را دریافت کرد. وصیت نامه پیرمرد همسایه بود که همه ثروتش را به دختر او بخشیده بود.


  • کلمات کلیدی :
  •  
       
    سه شنبه 88 تیر 23 ساعت 12:55 عصر

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
      دوست داشتن...
    نامه من به دنیام
    [عناوین آرشیوشده]
     
    پارسی بلاگ

    خانه مدیریت شناسنامه ایمیل
    پیوندهای روزانه

    228226: قدم رنجه کننده ها

    15 :سروران امروز

    20 :بازدید دیروز

     RSS 

     Atom 

     
    آرشیو
    تفاوت عشق و دوستی
    عکس زیبا
    دوستی در 10 جمله
    راز های دوستی
    عشق و دوستی
    تقدیم به همهی دوستان
    خرداد 1388
    تیر 1388
    دوستی
    عشق واقعی
    عشق به زبان علمی
    طنز
    ازدواج یک ژسر با یک دختر سرطانی
    شعر عشقولانه
    متن تنهایی
    مرگ در برابر عشق!
    شعر
    داستان
    عشق در جهان
    داستان یک کشیش
    داستان 3
    التماس دعا
    دفتر تلفن خدا
    داستان 4
    داستان 5
    داستان 6
    مداد باشید
    داستان 7
    چرا حلقه ازدواج باید در انگشت چهارم قرار بگیرد ؟
    نامه یه پسر۹ساله به دختر همسایه
    اف های عشقولانه
    بوسه
    آخرین برگ عشق عاشقان
    عشق من
    عشق یعنی
    خیلی تنهام
    همیشه عاشق همیشه تنها
    عشق به این میگن
    ببار باران
    زندگی تازه
    عشق
    جدایی
    کاش
    نامه
    در چه رفتارهایی دنبال عشق واقعی باشیم
    شصت نکته شیرین درباره ی ازدواج
    داستان فوق العاده غمگین و عاشقانه (عشق به بهار)
    الهی
    اگر!!
    تورفتی در نگاه من شفق زد
    20 روش عاشقانه
    داستان عاشقانه و غمگین ( نگران خانواده)
    بی انصاف
    نامه ی خیلی با حال
    عشق یعنی...
    دوست دشتن یعی...
    نبسته ام به کس دل،نبسته کس به من دل،چو تخته پاره بر موج رها رها
    دخترک عاشق
    ای کاش...
     
    بیا برو داخل ضرر نمیکنی
     
    لوگو برای خودمه
    دوست تنها
     
     
    عکس دوستام
     
    رفقام
    حضور و غیاب
     
    آوای آشنا
     
    اشتراک